روزهاست از سقف لحظههایم یاد تو میچکد
ولی میترسم بیایی و اسیر سیل چشمانم شوم
ای تو که مرا بارانی کردهای؛
شاهراه رویاهایم منتظر توست
اثر عشقت در صحنه گناهانم تو را نیز مجرم میکند
برگرد و مرا با هجوم حقیقت، با طوفان سرنوشت تنهاتر کن...
روزهاست از سقف لحظههایم یاد تو میچکد
ولی میترسم بیایی و اسیر سیل چشمانم شوم
ای تو که مرا بارانی کردهای؛
شاهراه رویاهایم منتظر توست
اثر عشقت در صحنه گناهانم تو را نیز مجرم میکند
برگرد و مرا با هجوم حقیقت، با طوفان سرنوشت تنهاتر کن...