دیروز رفتم زیر بارون. دستامو باز کردم و دور خودم میچرخیدم.
چه حسه خوبی
بود خوردن قطرات بارون روی صورتم. ولی الان با اجازه سینه پهلو کردم مثل سگ
دارم سرفه میکنم و میلرزم.
خدایا غلط کردم بابا مارو چه به این سوسول بازیا
دیروز رفتم زیر بارون. دستامو باز کردم و دور خودم میچرخیدم.
چه حسه خوبی
بود خوردن قطرات بارون روی صورتم. ولی الان با اجازه سینه پهلو کردم مثل سگ
دارم سرفه میکنم و میلرزم.
خدایا غلط کردم بابا مارو چه به این سوسول بازیا
آغا ما سر چهارراه بودیم، چراغ راهنمایی قرمز شد و یه وانتیه ازین میوه فروشا از چراغ رد شد! یه ماشین راهنمایی رانندگیم سر چهار راه بود وقتی اینو دید پشت میکروفنش گفت :وانت کجا میری؟ وانتیم پشت بلندگوش گفت :دارم میرم خونه! مارو میگی:)) پلیس رو میگی :|
تو خیابون بودم،طرف کلیپس زده، روش یه خرپشته هم درست کرده، اونوقت روش چادر کشیده فقط منتظر یکی بیاد افتتاحش کنه
اصن یه وضیه
این دختر خانوما که تو خیابون تنها راه میرن یه موبایلم میگیرن کنار گوششون باش بلند بلند صحبت میکنن! مثلا میخوان بگن ما تنها نیستیم؟! یا مُدِ؟!
کلاس اول دبستان با خوشحالی دست تو نمره ام بردم
نمره ۹ رو کردم ۱۹ بردمش پیش بابام گفتم ۱۹ شدم جایزه می خوام!
اونم گوشم رو گرفت و گفت حالا برا ۹۱ که گرفتی چی میخوای؟!
یارو آگهی زده:
روغن مار ۱۰۰% گیاهی :|
تو رو خدا یه نفر خورشیدو خاموش کنه من دیگه طاقت دیدن این فجایعو ندارم
البته فقط یه ایرانی میتونه