تو که همواره یادم هستی و با من
تو که هستی به من نزدیکتر از شارگ گردن
تو که کردی مرا اشرف به هر مخلوق
تو که دادی به من عاشق شدن بر خالق و مخلوق
خدایا از تو ممنونم
تو که همواره یادم هستی و با من
تو که هستی به من نزدیکتر از شارگ گردن
تو که کردی مرا اشرف به هر مخلوق
تو که دادی به من عاشق شدن بر خالق و مخلوق
خدایا از تو ممنونم
برای این نماز عشق، من همیشه وضو دارم
اگر باشم در خونت، عزت و آبرو دارم
تا ابد پادشاهی تو، تا ابد بنده تون میشم
زیاده لطفت انقدر که، دارم شرمندتون میشم
بابای تو شیرخدا ، خود تو خون خدا ، مادر تو إم أبیها
دست ما رو بگیر و، اربعین کربلا آقا
درین شبها
که از بی روغنی دارد چراغ ما
فتیلش خشک میسوزد
بگو پیر خرد، زردشت را، یارا
چراغ دیگری از نو برافروزد
چراغ دیگری بر طاق این آفاق روشن کن
یکی فرهنگ دیگر، نو، برآر ای اصل دانایی
شیب الخضیب را تکرار کن....
صورت به صورتِ علی اکبر....
دست بر گلوی علی اصغر....
سر در دست آن ملعون....
حاج عباس می خواند....
آن مرد آمد....
آن مرد با مشک و علم آمد...
آن مرد زیر باران آمد...
کاش می آمد...
شاید آبی به خیمه ها برسد